پزشکیان: با همین دست فرمان ادامه دهیم ، روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد / راه حلهایی که ممکن است، مطابق سلیقه ما و نظام نباشد را بپذیریم
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۲۳۸۹۸
مسعود پزشکیان در خصوص ضرورت های توجه به گفتوگوی ملی، گفت: مهمترین مشکل مملکت ما در قدم اول، اختلاف های داخلی خودمان است؛ بنابراین وحدت و انسجام داخلی پیش نیاز همه این کارها است و وحدت اینگونه به دست نمی آید که گروه و جریانی، اختلافات موجود را جهت تسویه حساب های گروهی و جناحی خودشان مستمسک قرار دهند و طرف مقابل را مقصر جلوه دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: همه ما مقصر هستیم زیرا طوری رفتار کردیم که نتیجه آن، وضعیت فعلی است و به جای اینکه واقعیت را تحلیل و برای آن راه حل ارائه دهیم، با مردم صادقانه صحبت کنیم و اشتباهاتمان را بپذیریم، همچنان دنبال دشمن خارجی هستیم اما مشکلات اینگونه حل نمی شود. بنابراین باید واقعیت ها را درست ببنیم و بعد با کسانی که دلسوز مملکت و نظام هستند صحبت کنیم و راه حل هایی که ممکن است مطابق سلیقه ما و نظام نباشد را بپذیریم.
آقای پزشکیان در پاسخ به این سوال که چرا تاکنون نتوانستیم« گفتوگوی» ملی را در جامعه، عملی کنیم، گفت: چون تصور می کنیم دعوای قدرت مطرح است؛ درواقع چون من دلم می خواهد در قدرت بمانم بنابراین شما را حذف می کنم زیرا ماندن شما در قدرت شاید باعث شود من در قدرت نباشم؛ متاسفانه مردم، اسلام و دین مطالبی هستند که در زبان ما وجود دارند و اگر انطور که خدا و قرآن و اسلام گفته بود عمل می کردیم، مردم ما گرسنه و گرفتار نبودند و مشکلات سیاسی و اجتماعی نداشتیم. بنابراین ما انطور که خدا و پیغمبر گفته، عمل نکردیم که این مشکلات پیش آمده است.
وی با تاکید بر توجه به وحدت و انسجام ملی، گفت: قدم اول حل مشکلات این است که وحدت و انسجام داخلی را کلید بزنیم اما نمی دانم این کار امکان پذیر است یا نه زیرا افرادی که الان در قدرت هستند باید بپذیرند مشارکت همگانی را ایجاد کنند نه حذف همگانی؛ زیرا حذف همگانی وضعیت را بدتر خواهد کرد و اگر با همین دست فرمان ادامه دهیم روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد. آنهایی که در قدرت هستند و می خواهند در قدرت بمانند باید مشارکت و رضایت مردم را داشته باشند در غیر اینصورت با معضل مواجه خواهیم شد.
بیشتر بخوانید : خبرگزاری دولتی روسیه خطاب به مسئولان ایران: به حرف جوانان گوش دهید ،آنها را به آغوش خود برگردانید/ مقصران ناکارآمدی از رسانهها جامعه را ملتهب می کنند روایت رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها از یک نظرسنجی/ ۱۰ درصد مردم اغتشاشها و ۵۵ درصد اعتراضات را تایید کردهاند/ بپذیریم مشکلات زیرساختی داریم واکنش به کلیپ پربازتاب ضرب و شتم یک شهروند از سوی «مأموران انتظامی» / «دستور ویژه» پلیس برای «شناسایی و برخورد با متخلفین در صحنه» انتقاد پزشکیان از اصولگرایان: هیچ تقصیری را گردن نمی گیرند/ به جای اینکه بگویند بلد نبودیم، میگویند رهبری اینطور گفته است هاشمیطبا: تظاهرات اخیر، جزئی کوچک از ابرمشکلات است / ایران، دو بحران اساسی دارد۲۱۲۲۰
کد خبر 1690571منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مسعود پزشکیان اصلاح طلبان اصولگرایان اغتشاش ناآرامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۳۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.